انقلاب هوش مصنوعی در کسب و کار ها*

این روزها ترس از دست دادن شغل به یکی از چالش های مدون اقتصاد بشری تبدیل شده است. آنچه ممکن است هوش مصنوعی را از دیگر فناوری های اتوماسیونی مانند ربات ها و دستگاه های اتوماتیک متمایز کند ظرفیت ویژه آن در گسترش دامنه وظایفی است که به صورت خودکار تعریف می شوند این مورد به طور ویژه برای فناوری های مانند یادگیری ماشینی  که با هدف خود بهبودی طراحی و سازماندهی شده اند صدق می‌کند.

در حضور هوش مصنوعی هر روز و لحظه اخباری مبنی بر ناپدید برخی شغل ها و جایگزینی آنها با هوش مصنوعی پدیدار می شود.

اما آیا واقعاً هوش مصنوعی در حوزه اشتغال و کسب و کار ترسناک است؟

برای پاسخ به این سوال وجوه مختلفی وجود دارد و ممکن است شغل های از بین بروند اما دگرگونی همیشه بد و خطرناک نیست

در این حوزه نگرشی به تاریخچه زندگی انسان در ادوار مختلف حیات بشری می تواند راهگشا باشد؛ بشر اولیه ابتدا با وسایلی مانند سنگ و چوب به تهیه ابزار و ایجاد وسایل مختلف می پرداخت اما با گذشت زمان و اختراع و کشف های مختلف و عبور از اعصار گوناگون از حجر گرفته تا آهن و بعدها پیدایش اسب بخار همواره تغییر و تحولات به هوشمندی زیستن بشر کمک کرده اند و زندگی را برای وی آسان ساخته اند.

با بررسی تحولات ۴ قرن گذشته به نتایج جالبی رسیده این مثلاً در ۴۰۰ سال پیش اگر فردی جشن تولد ۵۰ سالگی خود را جشن می گرفت اتفاق بسیار نادری برای وی بود زیرا بسیاری از نوزادان به علت بیماری های ساده در می گذشتند. نزدیک ۲۰۰ سال بعد و با کشف واکسن و داروهای گوناگون به طول عمر بشر کمک کرد نتیجه این موضوع می توانست به افزایش جمعیت و نیروی کار و در نتیجه معضل بیکاری بیانجامد ولی این اتفاق نیافتاد نگرانی ناشی از از دست دادن شغل در زمان پیدایش و اختراع اسب بخار و عصر انقلاب صنعتی نیز گسترش یافت در انگلستان بسیاری از کارگران و محافل کارگری بسیار فعالانه به ابراز نگرانی و مقابله پرداختند اما با گذشت زمان کوتاه افزایش تولید ، تغییر فرهنگ مصرف و در نتیجه افزایش تقاضا شیفت های کاری کارخانه ها را به دو یا سه شیفت رساند و مشکل اصلی کمبود نیروی کار در کارخانه ها شد که زنان را نیز وارد چرخه اشتغال ساخت!

بعدها زمانی که اولین خودرو اولین هواپیما و اولین کامپیوتر ساخته شد عده ای نگران آینده شغلی خود شدند. واقعیت هم همین بود بسیاری از مشاغل از بین رفتند به طور مثال ریسندگان سنتی ، شتربانان و ساربان ها از چرخه شغل خارج و جای خود را به ترتیب به ماشین آلات ریسندگی و بافندگی با دقت و ظرافت خیره کننده ، ماشین های سواری و اتومبیل های پرسرعت و هواپیماهای مافوق صوت برای سفرهای قاره ای داده اند…
در حوزه کامپیوتر و دیتا حتی طی دو دهه گذشته و در همین ابتدای قرن بیست‌ویکم اگر شخصی با ادعای ایجاد درآمد میلیون دلاری با انتشار یک ویدئو را پیشنهاد می داد، بسیاری او را تمسخر و احتمالا متوهم و بیمار روانی قلمداد می کردند اما امروزه با پلتفرم های جهانی این امکان به راحتی فراهم گشته است.
در کمتر از یک دهه گذشته و همین چندین سال پیش معدن کاری دیجیتال و پردازش ارز،بسیار ناشناخته و کسب درآمد از آن بسیار دور از انتظار و غیرمعمول بود اما امروزه می بینیم که افراد زیادی در این حوزه مشغول کسب و کار هستند.

امروزه کشورهای توسعه‌یافته با تدوین برنامه‌های جامع کشوری در سطح کلان حاکمیتی  اقدام به تأمین هزینه‌ها برای گسترش هوش مصنوعی و تولید برنامه نویسی های کدینگ مرتبط با آن هستند و در این راستا به جذب و اشتغال افراد متخصص روی آورده اند.

مطالعات جهانی جدید نشان می دهد که هوش مصنوعی از ظرفیت قابل توجهی در رشد اقتصادی برخوردار است. به عنوان مثال طبق برآورد موسسه Mackinsey


تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت اقتصادی هوش مصنوعی به رقم اعجاب انگیز ۱۳ تریلیون دلار خواهد رسید. که از افزایش ۰.۴ درصدی ناشی از روباتیزه شدن امور در دهه ۱۹۹۰ و افزایش ۰.۶ درصدی گسترش فناوری اطلاعات در دهه ۲۰۰۰ بیشتر است یا طبق برآورد موسسه Accenture تا سال ۲۰۳۵ به حدود ۱۳.۸ تریلیون دلار می رسد که باعث افزایش ۳۸ درصدی بهروزی نیروی کار در برخی کشورهاست. یا موسسه تحقیق و تحلیل اقتصادی PWC این رقم را ۱۵.۷ تریلیون دلار تا ۲۰۳۰ برآورد کرده است.
و بر این اساس کشور‌ها حداقل تا سال ۲۰۲۸ با مشکل کمبود نیروی کار در این حوزه روبرو هستند!

البته هوش مصنوعی با تمام دستاورد های خود چالش های جدید نیز در حوزه صنعت ایجاد کرده است به عنوان مثال در یک پژوهش موردی در صنعت لوازم خانگی برخی چالش های ایجاد شده با گسترش هوش مصنوعی به شرح زیر است:

1. تغییرات در فرآیندها: پیاده‌سازی هوش مصنوعی ممکن است نیازمند تغییرات در فرآیندهای تولید، بازتعریف محتوای کار ،مدیریت موجودی، بازاریابی و خدمات مشتریان باشد. این تغییرات ممکن است نیازمند سرمایه‌گذاری و زمان برای تطبیق و بهینه‌سازی فرآیندها باشد که خود یک چالش برای تامین هزینه‌های مربوط است.

2.از بین رفتن شغل‌ها: هوش مصنوعی می‌تواند منجر به از بین رفتن شغل‌های تولیدی کارگاه های کوچک شود، به طور مثال ربات‌ها و خطوط تولید هوشمند و بزرگ می‌توانند وظایف انسانی را انجام دهند و به تولید انفجاری محصولات در زمان کم بیانجامد که این مورد می تواند به از دست رفتن شغل افراد منتهی شود

3. نگرانی‌های امنیتی در مورد حریم خصوصی: هوش مصنوعی با ایجاد تکنولوژی دسترسی بالا به داده های موجود در لوازم خانگی و اطلاعات از میزان مصرف مشتریان می تواند باعث نفوذ و سوء استفاده از این دانسته ها شود.

4. وابستگی بیشتر به فناوری: استفاده از هوش مصنوعی برای کنترل دستگاه‌های خانگی مانند تلویزیون یا یخچال یا کولرهای هوشمند وابستگی زیادی را ایجاد می کند که زیستن در نبود دسترسی به آن ممکن است باعث مشکلات جدی برای مصرف کنندگان شود.

5. تأثیرات اجتماعی و فرهنگی: استفاده از ربات‌های هوشمند در خانه‌ها ممکن است تغییرات در رفتار و فرهنگ و آداب رسوم زندگی در خانواده‌ها ایجاد شده و و باعث اختلافات اجتماعی شود.

6. رقابت نامساوی: شرکت‌های بزرگ با سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی ممکن و آموزش و جذب افراد متخصص فاصله را  کسب و کارهای کوچک‌تر را افزایش داده و با ایجاد درآمد بیشتر باعث رقابت نامساوی در بازار شود.

7. از بین رفتن مهارت‌های انسانی: با توسعه هوش مصنوعی و استفاده از ربات‌ها، ممکن است مهارت‌های انسانی اعم از توانایی های شخصی و ارتباطات بین فردی و همکاری اجتماعی کاهش یابد، که این موضوع می‌تواند به اختلال در جامعه و فرهنگ سازمانی منجر شود.

8. عدم اعتماد مصرف‌کنندگان: با توجه به نگرانی‌های حریم خصوصی و نفوذ به اطلاعات شخصی، ممکن است مصرف‌کنندگان از استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی و دستگاه‌های هوشمند منصرف شوند و به دنبال راه‌حل‌های بدون هوش مصنوعی بگردند.

9. تأثیرات بر محیط زیست: تولید و استفاده از دستگاه‌ها و ربات‌های هوشمند ممکن است منجر به افزایش مصرف انرژی و تولید زباله الکترونیکی شود که تأثیرات منفی بر محیط زیست دارد.

با توجه به این مسائل، نیاز به سیاست‌گذاری هوشمند و کارآمد در زمینه هوش مصنوعی در حوزه صنعت لوازم خانگی و استفاده از آن وجود دارد.

البته راهبرد اصلی را باید در درونی سازی و پیاده سازی پایه ها
در داخل مرزها کرد؛ رویکرد برخورد واردات کننده صرف فناوری که در چند دهه گذشته در کشور وجود داشته در حوزه هوش مصنوعی جواب نمی دهد زیرا هوش مصنوعی با توجه به زمینه های خاص خود متناسب با جامعه هدف باید طراحی شود تا در کنار کارایی بالاتر ،مفیدتر و هدفمند تر آن در حوزه های مختلف صنعت بتوان از مخاطرات احتمالی و چالش های خاصی که با توجه به شرایط کشور ما وجود دارد پیشگیری و سلامت جامعه و خانواده ها تأمین و تضمین کرد.

با توجه به تمام موارد یادشده هوش مصنوعی در صنعت با ترکیب تئوری مطرح از جمله تئوری واگن بهره وری ، تئوری اصلاحی اتوماسیون نه خوب و نه بد و فرآیند دیجیتالیزه کردن سرمایه به دنبال حل چالش ها و افزایش سودهای حاصله است.

به عنوان مثال در صنعت لوازم خانگی با بهره‌گیری از مواد اولیه بازیافت پذیر و پردازش بهینه مواد اولیه از جمله پلیمر و ورق های کامپوزیت به دنبال استفاده حداکثری از مواد برای کاهش ضایعات و همچنین بازچرخش مواد بعد از بازیافت لوازم خانگی استفاده شد است.

 

*سعید دولت یار_خبرنگار بهگزین